عبور اصلاحطلبان از دوم خرداد به سوی براندازی/ جلاییپور: شکست اصلاحطلبان در انتخابات آغازی بر اغتشاشات است!
تاریخ انتشار: ۵ شهریور ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۵۶۱۵۶۹
جبهه اصلاحات ایران ضمن تاکید بر مبنا قرار گرفتن بیانیه ۱۵ مادهایمحمد خاتمی بر ضرورت تعمیق این بیانیه به عنوان گفتمان جدید جریان اصلاحات تاکید دارند.
سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارشها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل بانام «ویژههای مشرق» شمارا در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامههای کشور قرار میدهیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در این ویژهنامه، نگاهی به آخرین مواضع جناحهای سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته میشود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافتهای مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید
************
روزنامه های امروز یکشنبه ۵ شهریورماه در حالی چاپ و منتشر شد که رئیسی علیه دیوان سالاری، افزایش صادرات نفت ایران، راهپیمایی اربعین به سوی حسین(ع) و ماجرای تنشزدایی میان ایران و آمریکا در صفحات نخست روزنامه های امروز برجسته شده است.
محمد خاتمی در تازهترین اظهارات خود خواهان اصلاح ساختاری در جمهوری اسلامی شده و تاکید کرده است این اصلاح ساختاری باید در حوزههای خبرگان رهبری، شورای نگهبان، مجمع تشخیص مصلحت، و انتخابات صورت گیرد، اظهارات رئیس دولت اصلاحات مورد توجه برخی روزنامههای اصلاحطلب قرار گرفته است.
روزنامه هممیهن که به دنبال عبور اصلاحطلبان از دوم خرداد به سوی بیانیه ۱۵ مادهای خاتمی است درباره آخرین اظهارات خاتمی نوشته است:
اینگونه به نظر میرسد که مواضع خاتمی با ادامه روندهای سابق پس از اعتراضات سال گذشته از حالت پیشنهاد خارج شده و حالت دستوری پیدا کرده است. نخستین تغییر محسوس در گفتمان خاتمی، در پیامی که به مناسبت چهلوچهارمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی منتشر کرد، مشاهده شد. او در ابتدای این بیانیه میگوید، این روند و روال حکمرانی که وجود دارد، نه به نفع مردم است و نه در درازمدت قابل دوام و در ادامه به اشتباه بزرگ نظام حکمرانی کشور اشاره میکند که جلب رضایت بخش کوچکی از جامعه را که به خود وفادار میداند به قیمت افزایش نارضایتی اکثریت جامعه مدّنظر قرار داده است و به «اصلاح خود» تاکید میکند. او که در بیانیههای سال ۸۸ مواضعی ملایمتر گرفته بود، در این بیانیه با صراحت به کشته شدن جوانها و انبوهی از نیروها بعد از سال ۸۸ اشاره میکند. «خوداصلاحی» و «خودبراندازی» دو واژهای است که خاتمی در این مدت به دفعات در سخنان خود از آن استفاده کرده و تاکید میکند که هم با براندازی مخالف است!
روزنامه شرق نیز در گزارشی با عنوان «نسخه جدید سیدمحمد خاتمی» مینویسد:
رئیس دولت اصلاحات در ماههای اخیر در بازههای زمانی مختلف، بیانیهها و اظهارنظرهایی را مطرح کرده است که برخی از آن تعبیر به تغییر گفتمان او و عبور از اصلاحطلبی کردند و در این بین اصولگرایان و جریان تندروی مخالف او واکنش بسیاری نشان دادهاند تا جایی که روزنامه جوان از حربه رو در رویی جریان متبوع خود استفاده کرده و بیانیه ۱۵ مادهای را در برابر بیانیه میرحسین موسوی گذاشت تا این دو جریان را از هم منفک کند اما این بار با اصطلاح ضربه «هوک چپ چریک» تلاش کرد که مسیر او را از طیف دیگری از اصلاحطلبان به پرچمداری بهزاد نبوی جدا نشان دهد.
بررسیها نشان میدهد که جبهه اصلاحات ایران ضمن تاکید بر مبنا قرار گرفتن بیانیه ۱۵ ماده ای سیدمحمد خاتمی بر ضرورت تعمیق این بیانیه به عنوان گفتمان جدید جریان اصلاحات تاکید دارند. تاملی بر مطالب تولید شده از سوی اصلاح طلبان بیانگر آن است که آنان در چرایی مبنا قرار دادن بیانیه ۱۵ ماده ای خاتمی به عنوان گفتمان جدید جریان اصلاحات به صراحت تاکید می کنند که این بیانیه اصول کلی ای جهت مواجه به بیانیه دوم انقلاب می باشد.
به باور اصلاح طلبان ساختاری با محوریت حزب اتحاد ملت بیانیه گام دوم به معنای اعلام تغییر کیفی و آغاز دورانی جدید در انقلاب اسلامی می باشد، دوره ای که تحولی ماهوی در ساخت سیاسی و اجرایی کشور را رقم می زند، به گونه ای که دیگر با گفتمان اصلاحی گذشته، نمی توان با آن مواجه شد. لذا شرایط و مشکلات جدید چنین ایجاب می کند که اصلاح طلبان نیز دست به اصلاح و بازسازی گفتمانی بزنند. به شکلی که بتوانند جامعه را اقناع کنند و قدرت بسیج کنندگی داشته باشند، لذا محور قرار گرفتن بیانیه خاتمی پاسخی است به نیاز گفتمانی جریان اصلاحات.
زیر پوست تحولاتی که آماده اغشتشات است!
حمیدرضا جلاییپور که فرزندش از عوامل اصلی کمپینسازی آشوب در کشور است، در یادداشتی در روزنامه اعتماد به تحلیل عوامل موثر بر اغتشاشات پرداخته و نوشته است:
حکومت به عنوان مهمترین نهاد در ایران اعتراضات ۹۶، ۹۸، اعتراضات آب خوزستان و اصفهان و خیزش اعتراضی پاییز ۱۴۰۱ را جدی نگرفته است. بیشتر این اعتراضات را کار خارجیها و اذناب داخلی آنها میداند. و از همه مهمتر اینکه حکومت انتخابات ۱۴۰۲ را «یک فرصت برای ترمیم شکاف دولت و ملت» نمیداند. (این از آن خطاهای درشت حکومت بعد از اعتراضات مهسا است و بعید به نظر میرسد در شش ماه آینده هم کاری بشود. انتصاب مجدد آقای جنتی ۹۷ ساله علامت مثبتی به جامعه سیاسی نگران ایران نبود. در برابر یکدندگیهای حکومت ایران، جامعه ایران هم ناراضی است و حکومت را رها نمیکند.
در ادامه این یادداشت آمده است:
اما تبدیل نارضایتی به «خیزش اعتراضی» فرمول و قاعده ندارد. خیزشها «کانتینجنت» و اقتضایی هستند (برآیندی از عوامل شناختهشده و نشده و شانس هستند). معمولا از جایی شروع میشود که کسی انتظارش را ندارد. لذا دلیل محکمی نداریم که بگوییم در سالگرد ۲۵ شهریور ۱۴۰۲ دوباره خیزش اعتراضی اتفاق میافتد یا نمیافتد. ولی پتانسیل نارضایتی و اعتراض در جامعه هست. کسی دقیق نمیداند صدایش کی در میآید.
اصلاحطلبان در روزهای اخیر معتقدند در انتخابات نامزد ندارند، اما همین جریان باز روی اثر شورای نگهبان روی نامزدهای خود متمرکز شده است، این تناقض برای جریانی که اعلام کرده است در انتخابات آتی نظری نداشته و متمایل به تحریم است، بیش از آنکه نشانه پیچیدگی سیاسی باشد ناشی از یک ریسک بزرگ در آینده است. از نگاه این جریان سیاسی فاصله گذاری با سازوکارهای سیاسی حاکمیت توسط اصلاح طلبان توان بالقوه ای برای احیای سرمایه اجتماعی خود در طبقه متوسط را داراست و پس از سرخوردگی قطعی طیف خاکستری داخلی از اپوزیسیون خارجی بهترین فرصت برای بازآفرینی نقش جدید را برای اصلاح طلبان ایجاد میکند در آینده؛ به نوعی عدم چسبندگی با حاکمیت توانایی جذب حداکثری قشر ناراضیان و نخبگان و سر حلقه های فکری داخلی آن را برای اصلاح طلبان به وجود خواهد آورد؛ پس حضور و مشارکت اصلاح طلبان در انتخابات اسفندما، این چسبندگی را تشدید میکند. از این رو اغتشاشات بستری مناسب برای یارگیری سیاسی است، این تحلیل در میان اصلاحطلبان هوادار چندانی ندارد!
منبع: مشرق
کلیدواژه: قیمت ویژه های مشرق روزنامه هم میهن بهزاد نبوی حزب اتحادملت روزنامه اعتماد دولت اصلاحات دوم خرداد روزنامه شرق حمیدرضا جلایی پور خودرو قیمت های روز در یک نگاه حوادث سلامت بیانیه ۱۵ ماده ای جریان اصلاحات اصلاح طلبان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۵۶۱۵۶۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اولین واکنش یک روزنامه اصولگرا به موضوع مهدی نصیری: او مهره تاج زاده است
روزنامه اصولگرای جوان در مطلبی به انتقاد از مهدی نصیری پرداخت و او را مهره تاج زاده دانست.
این روزنامه نوشت: مهدی نصیری «باطن» اصلاحطلبان است که «ظاهر» شده است و حالا اصلاحطلبان که سالهاست با باطنی غیر از شخصیت متظاهرشده خود با مردم و نظام روبهرو شدهاند، از اینکه یک تازهوارد قواعد بازی را رعایت نکرده (یا هنوز نیاموخته) و باطن آنان را آشکار کرده است، بهشدت دلخور و هراسان شدهاند و در اقدامی سیستمیک هر روز یکی از آنان، تکذیب و رد و تکفیر نصیری را برعهده میگیرد.
اصلاح طلبان چندین سال است تریبونی برای اظهارات او شدهاند، اما حالا که یکباره نصیری به صحرای سلطنت و براندازی و ضدانقلابیگری محض زده است، دیگر کسی از اصلاحطلبان نمیپذیرد که نصیری را از خود ندانند.
دیروز غلامحسین کرباسچی گفته: «من اصلاً ایشان [نصیری]را آدم متعادلی نمیدانم که بخواهد طرح و رویکردی بدهد. ایشان یک زمانی شاگرد آقای شریعتمداری در کیهان بود، آنقدر فحاشی و ناسزا به همه اصلاحطلبان و شخصیتهای محترم از جمله مرحوم آقای هاشمی، آقای خاتمی و همین آقای تاجزاده و امثال آقای تاجزاده کرد و حالا آدم باید چه روحیه و رویی داشته باشد که حالا با این حد از افراط یکمرتبه این طرف صفحه بیاید.
آقای نصیری یک آدم افراطی است که نه آن طرف حرفهایش درست بود و نه این طرف حرف صحیحی زده که بخواهد نمایندگی کسی از اصلاحطلبان را برعهده داشته باشد. در آن طرف هم، اگر مخالفان نظام سوابق ایشان را بررسی کنند، میفهمند که ایشان آدم متعادلی نیست.»
صرفنظر از اشتباهی که کرباسچی درباره نسبت نصیری با مدیرمسئول فعلی کیهان داشته است، و نشان از عادت توسل به مزخرفات در مواقع لزوم است، این همه واهمه از ثبت نصیری در جایگاه یک اصلاحطلب جای تأمل دارد.
محمدعلی ابطحی، رئیسدفتر وقت خاتمی نیز دو روز قبل عین همین عبارات را برای نصیری بهکار برده و نوشته بود: «آقای مهدی نصیری سوپر افراطی حزباللهی دیروز حق دارد نظراتش تغییر کند و سوپر اپوزوسیون امروز شود. اما هم برای دیروزش و هم برای امروزش توهم مضر است.
نه بولتننویسی و اظهارنظرهای تند حزباللهیاش در گذشته توانست ریشه اصلاحطلبی را برکند و نه مواضع فعلی اپوزیسیونیاش مورد قبول اپوزیسیونی قرار میگیرد که چهل سال است در تلاش براندازی هستند و نیازی به تازه وارد از راه دور آمده ندارند. گفتهاند شکاف تاجزاده و شاهزاده باید برداشته شود. خودش میداند نه شاهزاده میتواند به تاجزاده نزدیک شود و نه تاجزاده علاقهمند به همکاری با شاهزاده است.»
اکنون پرسشهای مهمی پیش روی ماست. چطور ۲۹ شهریور ۱۴۰۱ یعنی درست در ابتدای ماجرای مهسا، روزنامه اعتماد با «مهدی نصیری، روزنامهنگار، نواندیش دینی و فعال سیاسی» درباره حجاب مصاحبه میکند و او را شخصیت و فرصت مناسبی برای ریختن بنزین روی آتش آن ماجرا تشخیص میدهد، اما الان اصلاحطلبان تجمیع شدهاند که بگویند «نصیری خلوچل است و افراطی و نامتعادل»؟!
چگونه است که روزنامه شرق در ۱۵ دی ۱۴۰۲ «گفتوگویی تاریخی با مهدی نصیری روزنامهنگار، نویسنده و فعال سیاسی» انجام میدهد و او را تبلیغ و مانند یک قهرمان معرفی میکند، اما حالا شده است افراطی نامتعادل؟!
چرا شبکه رسانهای «هممیهن» متعلق به همین آقای کرباسچی تریبون سخنان نصیری با رسانههای مختلف شده بود و حتی هرچیزی را که نصیری در کانال تلگرامی خودش منتشر میکرد، بازتاب میداد، آنهم در مذمت اصولگرایان (مهدی نصیری: آقایان اصولگرا تحویل بگیرید! زلنسکی، قهرمان بود نه «دلقک» / تیترهای آمادهتان برای پیروزی پوتین، خاک میخورد/ دیپلماسی ما هم به دام افتاد)، اما حالا شده نامتعادل ناسزاگو به خاتمی و هاشمی؟!
مگر عباس عبدی سرمقالهنویس و مشاور هممیهن و اعتماد از مواضع مثبت و حمایتی این دو روزنامه از نصیری بیخبر بوده است که حالا تقصیر نصیری را به گردن اصولگرایان میاندازد و میگوید: «مشکل نصیری این است که احتمال کمی وجود دارد که افکار عمومی با گزارههای اعلامشده ایشان همدلی کنند.»! یعنی تا پیش از این که شما تریبون او بودید، با ایشان همدلی وجود داشت؟!
اینکه روزنامه سازندگی از قول محمد عطریانفر در مهر ۹۹ بنویسد: «مطالبی که اخیراً از زبان استاد مهدی نصیری چهره سنتگرای نواندیش مطرح شده این است که...»، ولی روز گذشته بعد از سخنان کانادا تیتر و عکس تمامصفحه خود را به نصیری اختصاص و «توهم اتحاد» را به او نسبت بدهد، عجیب و غیرمعمول نیست؟!
اگر نصیری اکنون از کانادا شعار اتحاد «تاجزاده با شاهزاده» را میدهد آیا به این علت نیست که تاجزاده در مرخصی به اصلاحطلبان گفته بود «باید مواضع نصیری و امثال او را به شکل وسیع بازتاب بدهیم»؟! و اگر ندای براندازی میدهد آیا مانند بهزاد نبوی که چندی پیش در گفتوگویی با اشاره به آشوب پاییزی گفته بود «استنباط من این است که برخی اصلاحطلبان در یک سال گذشته نتیجه گرفتند که کار نظام تمام است و میخواستند سرشان بیکلاه نماند»، براندازی را از باطن اصلاحطلبان نیاموخته است؟!
اشتباه نصیری آنجاست که نبوی در گفتگو با «آگاهینو» «برخی مجموعههای اصلاحطلب» را متهم به داشتن «مرضبچگانه» و «لوچبودن» کرد تا ضمیر براندازانه اصلاحطلبان را نشان دهد، اما نصیری بهجای درسگرفتن از این سخن، همان لوچی و مرض بچگانه را سرلوحه قرار داده است!
این همه ریاکاری و فریب البته از اردوگاه اصلاحطلبان عجیب نیست، اما ظاهرسازی جواب نمیدهد. نصیری عین اصلاحطلبان است، بلکه خود اصلاحطلبان است. باطن ظهوریافته شماست. همان حرفهای پشتصحنه را که از او میپسندیدید، به تریبون کانادا آورده است. تنها درسی را که از شما نیاموخته همین است که نباید این قدر صریح بود. این را هم آرام آرام میآموزد و نیازی نبود که یک مهره سفارششده تاجزاده را به این زودی بسوزانید!
شما اکنون ترسیدهاید و یک بهیک به صحنه میآیید و نصیری را تکفیر میکنید. اما مگر میشود سابقه خود را در «استاد نواندیش و متفکر دینی و روزنامهنگار برجسته» خواندن او به این آسانی پاک کنید؟! پس اگر تکفیر میکنید خودتان را تکفیر میکنید که نصیری باطن ظهوریافته شماست.
سرنوشت نصیری عبرتی است برای کسانی که به امیدی و طمعی از سابقه خود میبرند و به اردوگاه اصلاحطلبی میزنند. نمیدانند که آنجا اگر خبری از عهد و وفا بود، سرنوشتی چنین مغموم پیدا نمیکردند که از آن دولت و حمایتها به جایی برسند که اکنون حرف مشترکشان نداشتن پایگاه اجتماعی باشد! و یک نصیری بهتعبیر آنان نامتعادل و متوهم چنین آبی در خوابگه مورچگان اصلاحات بریزد!